مسجدالاقصی در آینه تاریخ

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

سناریوی صهیونیزم برای قبله اول

مسئله اشغال فلسطین که معلول صهیونیزم است، مسأله ملت مظلوم و ستمدیده ای است که توسط اقلیت کوچ نشین و اشغالگر، از سرزمین تاریخی و آباء و اجدادی خود رانده شده و از نظر آنها دیگر حق بازگشت به سرزمین خود را ندارند. این اقلیت اشغالگر اقدام به فراخوانی سایر همکیشان خود از سراسر دنیا کرده و با پشتوانه همه آنها اقدام به تشکیل حکومتی در آنجا کرده است. این کوچ نشینان که دارای ملیت های مختلفی بودند با تکیه بر ادعای تاریخی- مذهبی خود، سرزمین فلسطین را متعلق به خویش دانسته و سکنه بومی آن را مزاحمانی برای خود می پندارند.

محقق آمریکایی «ژوزف بادی» در کتابش به نام «دولت اسرائیل» چنین می نویسد: «فتح اورشلیم توسط نیروی روم در سال ۷۰ میلادی ۱۸۷۸ سال استقلال این سرزمین یهودی نشین را به تاخیر انداخت و فقط در سال ۱۹۴۸ بود که دوباره دولت اسرائیل یعنی سومین دولت مشترک قوم یهود توانست مجدداً احیا شود»(۱).

صهیونیست ها معتقدند که شهر قدس و اماکن مذهبی آن متعلق به آنهاست و دیگران در آنجا حقی ندارند. براساس تفاسیر تورات موسی بن مایمون، یهود معتقد است که خداوند به قوم یهود فرمان داده که در پی آمدن روز کیپور روزی که یهودیان در ازای کفاره گناهان خود روزه می گیرند معبد سلیمان را در کوه سینا بنا کنند، این فرمان یکی از اصل های مهمی است که بنی اسرائیل خود را متعهد به آن می دانند(۲).

برخی از شخصیت ها و مقامات اسرائیلی در اظهارنظرهای مختلف خود بر حق یهودیان در تصاحب سرزمین فلسطین و شهر بیت المقدس تاکید داشته اند. این موضوع با توجه به موضع گیری های آنان در قبال این مسئله به خوبی مشخص است، از آن جمله خانم گلدامایر در روزنامه ساندی تایمز مورخ ۱۵ ژوئن ۱۹۶۹ اعلام کرد: «فلسطین وجود ندارد این طور نیست که تصور کنیم یک خلق فلسطینی در فلسطین وجود داشته اند که خود را به عنوان یک خلق فلسطینی تلقی می کرده اند و ما آمده ایم و آنها را بیرون کرده و کشورشان را گرفته ایم. آنها اصلاً وجود ندارند». موشه دایان، یکی دیگر از مقامات اسرائیلی ابراز داشت: «اگر بر تورات مسلطیم، اگر خود را قوم تورات می دانیم بایستی بر زمین های توراتی نیز مسلط شویم، سرزمین بیت المقدس، حبرون (الخلیل)، اریحا و جاهای دیگر (۳)».

یهودیان بیت المقدس را از آن خود می دانند: سرود «سال آینده در بیت المقدس...» از اشعیاء یا مزمور ۱۳۶ با عنوان «بیت المقدس اگر تو را فراموش کنیم...» در قلب ایمان یهودی قرار دارند»(۴).

بن گورین اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی پس از آنکه برخی از کشورهای جهان این رژیم را به رسمیت شناختند، در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: شاید ما از نظر سیاسی و حقوقی در فلسطین حقی نداشته باشیم، اما از نظر دینی دارای چنین حقی هستیم، این سرزمین موعود ماست که خداوند از نیل تا فرات آن را به ما وعده داده است. او در ادامه گفت: فلسطین بدون قدس معنا ندارد و قدس نیز بدون معبد بی معناست(۵).

شهر قدس امروزه نیز مانند گذشته، شاهد توطئه های شوم و اقدامات سرکوبگرانه صهیونیست هاست. در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ (۷ مهر ماه ۱۳۷۹) آریل شارون رهبر حزب تندرو لیکود درجهت تثبیت و به کرسی نشاندن حاکمیت اسرائیل در منطقه جبل هیکل اعلام کرد که در این تاریخ به مناسبت فرارسیدن سال جدید عبری وارد مسجدالاقصی که به عقیده صهیونیست ها بر روی ویرانه های معبد سلیمان ساخته شده است، می شود و در همین راستا، از اعضای حزب لیکود دعوت کرد تا وی را همراهی کنند. پیش از انجام این دیدار، مجلس قانونگذاری تشکیلات خودگردان و جنبش حماس با صدور بیانیه هایی این تصمیم را محکوم و نسبت به عواقب آن هشدار دادند، به رغم این هشدارها شارون در روز موعود با حمایت سه هزار پلیس و سرباز وارد حرم شریف مسجدالاقصی شد. پیش از این، وی مسجدالاقصی را یکی از مهمترین اماکن مقدس یهودی عنوان کرده و مخالفت فلسطینی ها با این دیدار را تاسف آور و ناموجه دانسته بود. پس از رفتن شارون به مسجدالاقصی روزنامه فرانسوی زبان فیگارو، ضمن مصاحبه ای از وی سؤال کرد: چرا صرفاً برای قدرت نمایی به مناطق مقدس مسلمانان مثل مسجدالاقصی رفتید؟ او در پاسخ گفت: «من به مسجد نرفتم، بلکه برعکس به مقدس ترین اماکن یهودیان رفتم و برای رفتن به آنجا مجوز از هیچکس لازم نبود؛ چرا که همه این اماکن در واقع مال ماست»!

این اقدام مقامات اسرائیلی در آن زمان موجب جریحه دار شدن احساسات مسلمانان گردید، چرا که به گفته یکی از فلسطینیان، شارون از مسجدالاقصی دیدار نکرد، بلکه وی با ورود خود به این مکان مقدس، آنجا را نجس کرد، اعتراض شدید مسلمانان به این اقدام تحریک آمیز شارون به درگیری های خونینی انجامید که منجر به دور جدیدی از انتفاضه مردم فلسطین علیه اشغالگران شد(۶).

اسرائیل همواره از سال ۱۹۶۷ به بعد که شهر بیت المقدس را تصرف کرد در پی تغییر هویت عربی و اسلامی این شهر بوده و سعی نموده است با تغییر بافت اجتماعی و معماری اسلامی آن از طریق خلق واقعیت های جدید به شهرک های صهیونیست نشین مشروعیت قانونی ببخشد. برنامه شارون برای تغییر ساختار دینی و جمعیتی این شهر و ادامه سیاست یهودی سازی و کوچاندن ساکنان آن به بهانه این که برای اسرائیل خطرآفرین هستند، حاکی از اهداف پنهان این دولت برای حذف هویت عربی و اسلامی شهر قدس و بیانگر تاکید صهیونیست ها بر ادعاهای قبلی خود مبنی بر این که قدس پایتخت اسرائیل و غیرقابل تقسیم است، می باشد(۷).

بنیانگذار اسرائیل یعنی تئودور هرتزل نیز در کتاب خود با عنوان «سرزمین جدید و همیشگی» این ادعاها را تکرار کرده است. هرتزل همچنین در سال ۱۸۹۷ در کنفرانس بازل اظهار داشت: «اگر روزی قدس را تصاحب کردیم و در این هنگام زنده و قادر به انجام هر کاری بودم، هر چیزی را که برای یهودیان مقدس نباشد از بین می برم و آثار باستانی و قدیمی را تخریب می کنم». در حقیقت این شمه ای از ایده ها و سیاست های اسرائیل برای یهودی سازی شهر قدس است. مصوبه ۳/۷/۱۹۸۰م پارلمان دولت عبری مبنی بر قرار دادن قدس به عنوان پایتخت همیشگی اسرائیل نیز در این راستا به تصویب رسید و اکنون اعلام پایبندی به قدس به عنوان پایتخت اسرائیل به عرصه رقابت احزاب صهیونیستی تبدیل شده است.

شیمون پرز رئیس اسبق حزب کار اسرائیل درمورد مسئله قدس گفته است: «قدس قبله عرب ها و مسلمانان نیست، قدس در راس اولویت های سیاسی و دینی ما قرار دارد. قدس یکپارچه و به عنوان پایتخت اسرائیل تحت حاکمیت این کشور خواهد ماند»(۸).

یهودیان که مدعی هستند قدس شهر مقدس آنهاست، معتقدند که دیوار غربی حرم شریف یکی از دیوارهای هیکل سلیمان است و در قدیم معبد سلیمان در آنجا قرار داشته است. از جمله فعالیت هایی که بعد از تصرف بیت المقدس توسط رژیم صهیونیستی صورت گرفت این بود که خاخام های یهودی سراسر جهان یک کنفرانس عمومی در بیت المقدس تشکیل داده و به بحث پیرامون قدس بنشینند. این حاضران در جلسات خود خواستار تجدید بنای هیکل سلیمان بودند.

زیرخ فازهافنک، وزیرمذاهب این رژیم گفته بود: «درباره این که هدف نهایی ما برپا داشتن هیکل حضرت سلیمان است، هیچ کس با ما بحث و مناقشه ای ندارد، اما واقعیت این کار هنوز فرا نرسیده، در آن روز باید که زلزله ای رخ دهد و مسجدالاقصی را ویران کند و ما بر روی ویرانه های آن هیکل را برپا داریم(۹)».

گروه های تندرو یهودی که خود را پاسداران معبد سلیمان می نامند عقیده دارند که مسجدالاقصی بر ویرانه های معبد سلیمان ساخته شده است. در یک بررسی تاریخی که به عمل آمده نشان می دهد که معبد سلیمان که یهود به آن معتقدند اولین بار توسط سلیمان نبی(ع) در سال ۹۶۰ قبل از میلاد مسیح ساخته شد و در سال ۵۸۷ قبل از میلاد به دست بابلی ها ویران شد، معبد دوم سلیمان در پی غلبه سپاهیان کورش هخامنشی بر بابلی ها در سال ۵۹۳ قبل از میلاد مجدداً بنا شد و سرانجام در سال ۷۰ بعد از میلاد توسط تیتوس، امپراتور روم با خاک یکسان شد. اکنون یهودیان معتقدند که با احداث سومین معبد سلیمان مسیحا ظهور خواهد کرد. یهود معتقد است که مسیحا هنوز ظهور نکرده و عیسی مسیح پیامبری دروغین بوده و مسیحا در پی احداث سومین معبد سلیمان ظهور می کند. براساس تعالیم یهود با ظهور مسیحا، بنی اسرائیل به قدرت جهانی می رسند(۱۰). علاوه بر این قبل از شروع عملیات ساخت معبد بر طبق آموزه های یهودی باید گوساله سرخ مویی قربانی گردد. طی چند دهه اخیر یهودیان در نقاط مختلف جهان با استفاده از دانش ژنتیک اقدام به اصلاح نژادی گاو برای تولید گوساله سرخ موی کرده اند تا اینکه در سال ۱۹۹۷ در می سی سی پی آمریکا موفق به تولید این گوساله شدند.

از جمله فعالیت های دیگری که در چند ماهه اخیر در اسرائیل صورت گرفت می توان به تلاش های گروه های تندرو یهودی در بازسازی معبد موسوم به «هیکل سوم» در مسجد الاقصی اشاره کرد. این کنگره در دی ماه سال گذشته به نام کنگره معبد در قدس اشغالی برگزار گردید، در حدود هزار نفر از داخل و خارج از اسرائیل در این کنگره حضور داشتند. این کنگره هر ساله از سوی گروه های تندرو یهودی و مسیحی برگزار می شود و این یازدهمین دوره این کنگره به شمار می آمد.

یکی از این حاضران به نام «یسرائیل آریل» که ریاست مرکز پژوهش های معبد را برعهده دارد، اظهار داشت: «تا زمانی که معبد در پایتخت اسرائیل بنا نشده باشد این دولت نمی تواند حاکمیت کاملی داشته باشد و همه مشکلاتی که هم اکنون رخ می دهد علتش عدم وجود معبد است و هیکل راه حل همه مشکلات ماست.» یکی دیگر از حاضران به نام اسیون که از جمله یهودیان تندرو بود که در دهه هشتاد تلاش داشتند مسجد الاقصی را ویران سازند گفت: «مسجد الاقصی برای یهودیان یک فاجعه و برای مسلمانان منبع قدرت است».

او در ادامه اظهار داشت: «نباید منتظر کار پروردگار باشیم، باید خودمان دست به کار شویم و مسئولیت را خود برعهده بگیریم و پس از آن است که او (پروردگار) چاره ای جز موافقت با اقدام ما ندارد». هدف این گروه از صهیونیست ها از ابراز چنین اظهاراتی تسریع در روند ویرانسازی مسجد الاقصی بوده است.

گروهی از هواداران مسیحی اسرائیل نیز در این کنگره حضور داشتند. به باور این مسیحیان، ویران ساختن مسجد الاقصی و بنای معبد یهودی به جای آن از نشانه های نزدیکی ظهور دوباره حضرت عیسی(ع) است.(۱۱)

مسئله ای دیگر که نشان از توطئه ای بزرگ از سوی صهیونیست ها برای تخریب مسجد الاقصی دارد، این است که همیشه مسجد الاقصی با مسجد القبه (قبه الصخره) اشتباه گرفته می شود و این ظاهراً به دلیل نزدیکی این دو بناست، اما دکتر مروان سعید صالح ابوالروب، استادیار ریاضیات دانشگاه دوبی این مسئله را طوری دیگر می نگرد. او می نویسد: «بین مسجد الاقصی و قبه الصخره سردرگمی قابل توجهی وجود دارد، هر گاه در رسانه های محلی و بین المللی ذکری از مسجد الاقصی به میان می آید، عکسی از قبه الصخره در عوض آن نمایش داده می شود. دلیل اصلی این مسئله، عدم اطلاع عموم مردم، همراستا با توطئه های اسرائیل است.

در زمان اقامتم در ایالات متحده نیز کراراً با این مسئله مواجه بودم تا آنکه اطلاع یافتم صهیونیست ها در آمریکا چنین تصاویری را چاپ و منتشر کرده و به اعراب و مسلمانان می فروشند، برخی اوقات با قیمت های بسیار اندک و حتی گاهی اوقات به صورت مجانی و بدین ترتیب مسلمانان آن را به تمام نقاط نصب می کنند؛ به دیوار منازل و دفاتر کارشان. همین مسئله مؤید این قضیه است که [دولت] اسرائیل می خواهد تصویر مسجد الاقصی را از اذهان مردم پاک کند تا بتواند آن را تخریب و معبد خود را پنهانی بنا کند و اگر کسی شکایت و اعتراضی داشته باشد آنگاه به طور زنده تصویر قبه الصخره را نشان داده اظهار خواهند داشت آنها کاری نکرده اند.

عجب توطئه ای! هنگامی که از برخی اعراب مسلمان و حتی برخی فلسطینی ها سوال کردم دریافتم که آنان نیز قادر به تمایز بین این دو مکان مقدس نیستند. این واقعاً باعث اندوه و ناراحتی ام شد که اسرائیلی ها چقدر تاکنون در پیشبرد توطئه هایشان توفیق داشته اند.»(۱۲)

بی شک مهم ترین کاری که باید در این مرحله از سوی مسلمانان انجام شود این است که برحق کامل فلسطینیان بر شهر قدس و مسجد الاقصی تأکید شود و هیچ گونه کوتاهی و تفریطی صورت نگیرد، در صورتی که به هر شکل در این زمینه کوتاهی صورت گیرد به این معناست که مسلمانان با دستان خود حقوق خویش را پایمال کرده اند. جنبش های اسلامی فلسطین همچون جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) و جنبش جهاد اسلامی نیز در همین راستا اعلام کرده اند که هر گونه تعرض صهیونیست ها به مسجد الاقصی منجر به انتفاضه دیگر مسجد الاقصی خواهد شد.

منابع و مآخذ:

۱- دانشنامه فلسطین، جلد اول، گردآورنده مجید صفاتاج، چاپ و نشر دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۱ ص ۳۴۶

۲- ماهنامه فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی موعود، شماره،۴۶ شهریور ۸۳

۳- روژه گارودی، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمه نسرین حکمی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اسفند ۱۳۶۴ ص ۳۸

۴- همان منبع ص ۱۱۶

۵- مرکز اطلاع رسانی فلسطین www.palestine persian.com

۶- دانشنامه فلسطین، گردآورنده مجید صفاتاج، جلد دوم، ص ۲

۷- مجله پیام فلسطین، مجله سیاسی، فرهنگی، خبری جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس- دفتر تهران، شماره،۴۳ دی ماه ۸۲ ص۲۵

۸- همان منبع، ص ۲۶

۹- دانشنامه فلسطین، جلد دوم، ص ۴۶۸

۱۰- ماهنامه فرهنگی، اجتماعی، موعود، شماره ۴۶ ص ۳۱

۱۱- مرکز اطلاع رسانی فلسطین

۱۲- ماهنامه فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی موعود، شماره،۴۶ شهریور،۱۳۸۳ ص ۳۱

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...